جوان آنلاین: اثری که هم اینک در معرفی آن سخن میرود، درصدد بوده تا چشم اندازی از اندیشه و عمل امام خمینی رهبر کبیر انقلاب اسلامی ارائه کند. «روح الله» توسط هادی حکیمیان تألیف شده و انتشارات شهرستان ادب آن را روانه بازار کتاب کرده است. مؤلف در گفتوشنودی با تارنمای رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره این پژوهش آورده است:
«کتاب روحالله، سه سؤال اساسی را میخواهد پاسخ بدهد. اول اینکه اساساً چه لزومی داشت در سال ۵۷ در ایران انقلاب بشود؟ در سالهای اخیر هم دیدیم که با جریان تحریف انقلاب و حتی تحریف شخصیت امام روبهرو هستیم. حضرت آقا هم در سخنرانیشان در خرداد سال ۱۳۹۴ به اهمیت این قضیه اشاره داشتند که نکته خیلی مهمی است. این سؤال برای جوان امروزی پیش آمده که اصلاً چرا انقلاب شد و چه لزومی داشت در ایران انقلاب بشود؟ سؤال بعدی این است که حالا این انقلاب، چرا باید صبغه مذهبی داشته باشد؟ چون جریانات دیگری هم داشتیم که مدعی بودند مثلاً جریانهای لیبرال، ملی گراها و حتی جریان چپ آن زمان که خیلی قوی بود. هنوز جهان دو قطبی بود و اتحاد جماهیر شوروی وجود داشت و مارکسیستها و کمونیستها هم مدعی بودند، بنابراین سؤال دوم این است که چرا این انقلاب باید مذهبی باشد؟ سؤال سوم اینکه این انقلاب، چرا از ابتدا یکی از مهمترین مؤلفههایش غربستیزی و امریکاستیزی بود و اینکه چرا این بُعد غربستیزی و امریکاستیزی تا به امروز هم باید همچنان حفظ و نگهداری شود؟ این سه سؤال را من میخواستم پاسخ بدهم. من شخصیت امام را پررنگ نکردم، چون ایشان یک شخصیت شناختهشده هستند. غربستیزی و بیگانهستیزی در شخصیت امام از همان ابتدا پررنگ بوده است. وقتی نهضت امام در سال ۴۲ شروع میشود، در آن سخنرانی معروف در عصر عاشورا، بیشترین حملات امام به امریکا و اسرائیل است. جالب است که آن زمان، امام خیلی به شخص شاه حمله نمیکند! امام در آن سخنرانی میخواهد شاه را نصیحت کند و میگوید: برگرد، بیا طرف مردم. به او میگوید: امریکا به درد تو نمیخورد، از سرنوشت پدرت عبرت بگیر! در سالهای اخیر، برخی افراد ادعا کردهاند شعار مرگ بر امریکا و بحث امریکاستیزی را چپها و حزب توده به انقلاب ما تحمیل کردند و انقلاب ما هیچ ضدیتی با امریکا نداشت! اما وقتی به عقبه انقلاب و سخنرانیهای امام خمینی برمیگردیم، میبینیم که ایشان از همان ابتدا، ستیزش با امریکا خیلی جدی و محکم بوده و روی مواضع خود پافشاری کرده است. در سال ۳۲، زمان ملی شدن صنعت نفت و نخستوزیری دکتر مصدق، نه هیچ صحبتی از انقلاب اسلامی بود، نه جمهوری اسلامی و نه روحانیت در حکومت نقشی داشتند. در آن زمان، امریکا علناً و رسماً به خاطر منافع خود و نفت، در کشور ما دخالت و در روز روشن کودتا کرد و دولت دکتر مصدق را - که محبوبیت داشت- سرنگون کرد. این موضوع، صرفاً به خاطر نفت و منافع خودشان بود. بنابراین ضدیت امریکا با جامعه ایران، یک چیز واضح و روشن و آشکاری است... این کتاب ۱۰ فصل دارد و هر فصل عنوان خاصی دارد. عنوان فصل آخر، ملکوت است. این فصل، بیشتر به نقش اندیشههای عرفانی امام و تأثیر آنها در مدیریت کشور پرداخته است. مثلاً امام فوت فرزند خودش را جزء الطاف خفیه الهی میدانند. ما شخصیتهایی داشتیم که داغ فرزند دیدند و به مدت چند سال، همه کار و زندگیشان را تعطیل کردند و کنار رفتند، زیرا داغ فرزند بسیار سخت است، بهخصوص اگر فرزند ارشد باشد و امید خانواده. اما امام میگوید: این جزء الطاف خفیهالهی است....»